دوره نوجوانی را بهتر بشناسیم.

نوجوانی دارای ویژگی های مخصوص به خود است كه كاملاً با رفتار و منش دوران كودكی متفاوت می باشد.

گرچه نوجوانی دنباله دوران كودكی است و كودكان نیز مانند نوجوانان دستخوش احساسات تند هستند، لیكن هیجانات عاطفی نوجوانان نسبت به دوران كودكی شان دارای شدت، عمق، گسترش و دوام بیشتری است.

نویسنده: 

دكتر زهرا معتمدی

نوجوانی دارای ویژگی های مخصوص به خود است كه كاملاً با رفتار و منش دوران كودكی متفاوت می باشد.

گرچه نوجوانی دنباله دوران كودكی است و كودكان نیز مانند نوجوانان دستخوش احساسات تند هستند، لیكن هیجانات عاطفی نوجوانان نسبت به دوران كودكی شان دارای شدت، عمق، گسترش و دوام بیشتری است.
با رشد جسمی، عقلی، اجتماعی و احساسی كه در این دوره از سن، به اوج می رسد، فرد از دوران كودكی بیرون آمده، به تدریج به دنیای مرد یا زن كامل بودن وارد می شود. در واقع اگر دوران كودكی را دوره تكوین بدانیم، دوران نوجوانی دوره انتقال است.

خلاصه : نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است. 
این دگرگونی های روانی و جسمی در دومین دهه زندگی انسان یعنی از سن ۱۱ سالگی شروع می شود و تا سن ۱۸ سالگی ادامه دارد. زمان شروع و پایان آن در دختران زودتر از پسران است.

نوجوانی به تعبیر شعرا و دانشمندان 
برای حسن شروع، نگاهی گذرا به ادبیات دیرین معاصر ایران می اندازیم و نوجوانی را از دید ادیبان، نظاره گر می شویم.
شاید كمتر شاعری در گذشته به گیرایی نظامی گنجوی ، رفتار و گفتار نوجوانان را توصیف كرده باشد. نظامی این دوره را دوره خواستن های دل و نخواستن گفتن های زبان می شناسد.
مؤلف قابوسنامه در فصول مختلف این كتاب اشاراتی ارزنده به رفتار و منش و واكنش های نوجوانی داشته است . او این دوران را دوران غرور، سركشی، تحقیر پیران و لطافت طبع و عاشقی می نامد.
سعدی با چیره دستی، نوجوانی را دوران سركشی، هوسبازی، دمدمی مزاجی و پیوندهای زودگذر می شمارد.
گویندگان معاصر نیز نوجوانی را با تعبیرهایی چون «موج ناغنوده»، «اخگر نهفته به خاكستر»، «سرگشته به توفان» ، «شیر پر غرور  در بند» و نظایر آن وصف كرده اند.
و یكی از روان شناسان آمریكایی به نام «استانلی هال» كه او را پدر روان شناسی بلوغ می نامند. نوجوانی را دوران «توفان و فشار» نامیده است.
در طی قرون، از این دوره از سن با نام هایی چون: بحران، توفان، تب بلوغ، دوره احساس گرایی، عاطفه پرستی و دوره دیوانگی های سازنده نیز یاد كرده اند. همه این توجهات نشانه اهمیت تأثیر این مرحله از سن در ساختن آینده فرد است.

خلاصه: نوجوانی دوره توفان و فشار است. که از 11 تا 18 سالگی را در بر می گیرد.

نوجوانی چگونه دوره ای است ؟
نوجوانی دوره غلبه نیازها، عواطف و احساسات بر قوه تعقل و اندیشه و زمان بروز رفتارهای بی دوام و زودگذر است. از این رو این دوره را به هوای بهاری تشبیه كرده اند كه یك لحظه آفتابی و سوزان و لحظه ای دیگر بارانی و سرد است.
در دوران بلوغ، نوجوان بیش از هر دوره دیگر از زندگی اش دستخوش هجوم احساسات است و دگرگونی ها، التهاب ها، اضطراب ها و جلوه های غیر معمول و ظاهراً غیر عادی در او ظاهر می شود. روشن است كه این حالت ها ویژه، رفتار ویژه والدین و مربیان را نیز طلب می كند. داشتن آگاهی و شناخت از دلایل و علل بروز خصوصیات اخلاقی و رفتاری نوجوانان می تواند، سبب پیشگیری بسیاری از سوء تفاهمات و مانع برخورد میان والدین و نوجوانان شود و در كاستن ناراحتی های این دو نسل موثر باشد.

خلاصه:نوجوانی دوره ای است که زندگی فرد تحت تاثیر فراوان احساسات و هیجان های زودگذر قرار می گیرد. یکی از مشکلات آن است که والدین از دید یک بزرگسال به دوره نوجوانی نگاه می کنند و تصور می کنند نوجوان باید مثل آن ها رفتار کند. در این صورت دیگر نوجوانی معنی ندارد. آگاهی از دلایل و علل بروز خصوصیات اخلاقی و رفتاری می تواند باعث پیشگیری از اختلافات شود.

چگونگی رشد در نوجوانی 
الف – رشد جسمی: در آغاز این مرحله، تغییرات و تحولاتی سریع و عمیق در جسم پدید می آید كه سبب بروز خلق و خو و رفتاری جدید می شود، با رشد غده های مختلف، تعادل دوران كودكی به هم می خورد و بدن در وضع جدیدی قرار می گیرد. این دوره از سن مرحله بیداری و هوشیاری جنسی نیز هست.


ب – رشد ذهنی: همزمان با رشد جسمانی، توانایی های ادراكی نوجوان نیز توسعه می یابد. پیاژه این دوره از سن را دوره تحولات ذهنی یا فعالیت های رسمی می خواند، كه از سن یازده سالگی شروع می شود و در سن چهارده سالگی به تعادل می رسد. در این مرحله از سن ، هوش در آخرین مرحله از رشد است. فعالیت ذهنی نوجوان به دو صورت توسعه می یابد:


۱ – فعالیت ذهنی بدون جهت: این فعالیت ذهنی مجموعه تخیلات و اندیشه های نوجوان را تشكیل می دهد . در این سن نوجوان اغلب در رویا به سر می برد؛ از این رو این سن را سن خواب و خیال انیز می گویند. قدرت رویاسازی در نوجوانان به اندازه ای نیرومند و لگام گسیخته است كه گاهی بیمارگونه به نظر می رسد. این خیال پردازی و رؤیاسازی خلاق را‌ «رویای روز» نیز نامیده اند و عارفان نیز آن را به «احلام یقظه» تعبیر كرده اند. این گونه فعالیت ذهنی اگر به صورت افطار در نیاید و باعث جدا شدن فرد از واقعیت های زندگی نشود مفید نیز هست و گاهی می تواند ناكامی ها و نامرادی های زندگی واقعی را جبران كند.در غیر این صورت سبب بازداشتن نوجوان از تلاش در عالم واقعیت می شود و در او بی تفاوتی به وجود می آورد.

خلاصه: فعالیت های ذهنی در دوره نوجوانی دو قسمت است که یکی جهت دار و دیگری بی جهت است.  فعالیت های ذهنی بی جهت رویا پردازی است که ممکن است تا سال های بعد هم ادامه پیدا کند لذا باید مراقب بود. 
۲- فعالیت ذهنی جهت دار: در این دوره از سن نوجوان قادر است برای حل یك مسئله از روش های گوناگون استفاده كند.

  • طرز فكرش جنبه استناج و نتیجه گیری دارد.

  • برای حل معما یا مسأله از قوانین انتزاعی كمك می گیرد.

  • طرز فكرش گاه جنبه فانتزی به خود می گیرد و با واقعیات تطبیق نمی كند.

  • گاه آینده نگری می كند و از افكارش مطلع است.

نوجوانی اولیه مرحله از سن است كه فرد درباره خودش و نقشی كه در زندگی باید داشته باشد می اندیشد و نیز به اعتبار و اطمینان اعتقاداتش كر می كند ولی این بدان معنا نیست كه قادر باشد مسائل را به درستی تحلیل كند و درباره امری، تصمیمی صحیح و عاقلانه بگیرد، قضاوتش سطحی و مبتنی بر مشاهدات است.
ج – رشد شخصیت: بر اثر رشد غده ها و تغییر و تحولی كه در جسم نوجوان در این سن ظاهر می شود تغییراتی نیز در نوع رفتار، برخورد و موضعگیری های آنان پدید می آید. این دوره از سن دوره تثبیت شخصیت است؛ یعنی علائق، انگیزه ها، تمایلات رفتاری، همانند سازی و نقش جنسی كه در سن كودكی شكل گرفته بودند، رفته رفته ثابت می شوند. در این قسمت به برخی از ویژگی های شخصیتی نوجوان اشاره می كنیم.
در داوری شتاب زده است، زیرا بسیار تابع احساسات است تا عقل و منطق، و این شتاب زدگی در داوری اغلب سازش اجتماعی او را دچار اشكال می كند.
با آنكه سطح معلوماتش خیلی پایین است ، غالباً در مورد تخصصی ترین امور اظهار نظر می كند و دلایلش نسنجیده و افكارش نارس است.
نوجوان با آنكه متوجه واقعیت و جریانات ظاهری می شود، ولی هنوز فوق العاده ذهن گرا است و گاهی بین حقیقت و مجاز فاصله ای قائل نیست.
از ویژگی های دیگر شخصیت نوجوان، پرخاشگری است كه به صورت مخالف یا طرز فكر، ذوق و سلیقه بزرگسالان ظاهر می شود وسپس به صورت تمرد و سركشی خود را نشان می دهد. نوجوان به علت هیجانی بودن، غالباً رفتار پرخاشگرانه خود را با حمله كردن و تهاجم ظاهر می سازد.

خلاصه: نوجوان رفتار پرخاشگرانه را با حمله و تهاجم پاسخ می دهد.
به طور كلی در این سن شخصیت رشد می كند، ولی نظام پیوند میان عوامل متعدد شخصیت، سبب پیدایش رفتارهای متضاد در نوجوان می گردد و هیجانات عاطفی نوجوان همواره میان دو قطب متضاد در حال نوسان است. به طور مثال، بدون هیچ دلیلی مشخص ممكن است حالت شادمانه او تبدیل به افسردگی شود یا در عین غرور احساس خود كم بینی و شرمئدگی كند. با آنكه خودپرست و خودخواه است ولی صفت نوع دوستی و خیرخواهی نیز در او رشد می كند وبا آنكه مایل به داشتن دوستان فراوان و آشنایی با دوستان جدید است، گاه به شدت انزوا طلب می شود و در تنهایی به سر می برد. در عین قدرت ستیزی، خواهان به دست آوردن قدرت است و با آنكه دچار بی تفاوتی و بی اعتباری است و شعار «به من چه، به تو چه» را به كار می گیرد، ولی مشتاق حل مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری است و به دنبال عشق می ورزد .

خلاصه: نوجوانی دوره بروز احساسات متضاد است. شادی و غم، کنجکاوی و بی حوصله بودن و .... 

و درعین وابستگی به والدین با هر نوع قدرت و آقا بالا سر مخالف است. در حالی كه از همه توقع قبول مسئولیت را دارد، ممكن است خود را از زیر بار پذیرش مسئولیت شانه خالی كند، چون از شكست می ترسد، همه این ها از نوسانات متداول دوران بلوغ به شمار می رود كه غالباً والدین و مربیان را دچار مشكل می كند.

  • كمتر زیر بار امر و نهی می رود.

  • تصمیم گیری اش خیلی سریع است و زودتر از آنچه كه تصمیم گرفته، عمل می كند.

  • حس رقابت در او شدید است. اگر در رقابت پیروز شود، شخصیت عاطفی اش ارضاء می شود، اگر شكست بخورد دچار كینه و عداوت می گردد.

  • برای لباس و وسایل و به طور كلی هر چیزی كه متعلق به اوست ارزش فوق العاده ای قائل است.

  • بسیار مقلد است. گاهی تقلیدی كوركورانه دارد و با تقلید نادرست برای خود خطر ایجاد می كند.

  • مفهوم فردی در این سن آشكار می شود. مفهوم فردی را می توان «قضاوت ارزشمندانه ای كه فرد از خود دارد» تعریف كرد. نوجوانی كه دارای مفهوم فردی قوی است، دارای اعتماد به نفس بیشتری می باشد، از ابراز عقاید خود ترس ندارد و به راحتی احساسات خود را بروز می دهد، و بر عكس، كسانی كه مفهوم فردی شان ضعیف است خصوصیاتی مخالف آنچه كه گفته شد از خود نشان می دهند.

  • نوجوانی سن خودشناسی و به خود آمدن است.

  • دراین سن «استعداد» تحلیل منطقی و استدلال رشد می كند. نوجوان تحت تأثیر منطق قرار می گیرد و نیز متأثر از ارزش هایی است كه آن را درك می كند. او سعی دارد خود را با هدف های اجتماعی، فرهنگی و مدنی تطبیق دهد.

  • به زندگی تا حدی بدبین است و احساسات منفی در او دید می آید؛ مثلاً از علاقه اش به مدرسه و معلم كاسته می شود، كه دلیل آن همیشه رفتار معلم نیست، بلكه علت دیگر آن این است كه نوجوان در این دوره از زندگی به مسائل دیگر غیر از آنچه كه در مدرسه به او تعلیم می دهند، توجه و تمایل پیدا می كند.

نیازهای روحی نوجوان:
در نوجوانان نیازهایی به وجود می آید كه بدون شك از عوامل تغییر دهنده رفتار آنان در این سن است. از جمله این نیازها می توان نیاز به مقبولیت، نیاز به استقلال، نیاز به ستایش، نیاز به تنهایی، نیاز به معاشرت، نیاز به مهرورزی و مهر طلبی، نیاز به خودنمایی و مهم جلوه كردن را نام برد.
از جمله نیازهای مهم این دوره «نیاز جنسی» است ، بیداری جنسی در این دوره از سن با هیجانات عاطفی نوجوان بی رابطه نیست، ولی اشتباه محض است. اگر بحران عاطفی و التهاب و تنش احساسات نوجوانان را تنها پیامد بیداری نیروی جنسی در آنان بپنداریم. گرایش نوجوان به جنس مخالف همیشه به تنهایی در اثر كشش جنسی نیست، بلكه گاه نیز ناشی از نیاز به مهرورزی و مره طلبی، ابراز یا جلب ستایش و احترام و یا انگیخته از احساس مسئولیت و حمایت است. نوجوانان دوست دارند جنس مخالف را ببینند و با او صحبت كنند، ولی هنوز به روشنی نمی دانند چرا گاهی رفتارشان با گرایش و گریز همراه است. اغلب شخص معین از جنسی مخالف مورد نظرشان نیست، گاه در یك زمان چندین فرد مختلف از جنس مخالف می تواند مورد توجه نوجوان قرار گیرد، و همین امر عامل جمع شدن پسران نوجوان نزدیك مدرسه دخترانه است.
جلوه های ناخوشایند بلوغ از نظر بزرگسالان
بیشتر رفتارهایی كه از نوجوان سر می زند، مورد پسند بزرگسالان نیست و غالباً سبب اعتراض آنان می شود، انتقاد و اعتراض بی رویه ی والدین به نوجوانان و لجبازی آن ها، برخورد و اختلاف بین این دو گروه را موجب می شود. از جمله رفتارهایی كه از نوجوانان سر می زند و برای بزرگسالان خوشایند نیست عبارتند از:

  • عیب جویی و خرده گیری

  • سنت شكنی و  نگاه نداشتن حرمت بزرگترها

  • خودستایی

  • ستیزه جویی و پرخاشگری، بد اخلاقی و لجبازی.

  • بی انضباطی

  • عدم رعایت مقررات و عدم اطاعت از فرمان

  • پر حرفی تلفنی

  • دوست گزینی های مداوم و بی فرجام

  • بلند پروازی

  • قهرمان پرستی

  • مد پرستی و قرض دادن لباس خود به دیگران همسالان وعاریه گرفتن لباس آنان (به ویژه در میان دختران)

  • دلگی بی موقع

  • وقت گذرانی و پرسه زنی

  • وسواس و دو دلی

  • بی قراری و بی حوصلگی

  • انجام كارهای بی هدف و ناتمام گذاشتن كاری كه شروع كرده است.

  • خاطره نویسی و یادبود نگاری

  • كشیدن سیگار و مانند آن

  • تنبلی به بهانه خستگی و مدت طولانی در رختخواب ماندن و به یك نقطه خیره شدن.

  • افراط و تفریط در امور تحصیلی یا مذهبی

  • میل به گوشه گیری و انزوا

  • علاقه به سر و صدا وحركات تند و پرهیجان

و دهها حركات دیگر كه سبب خشم والدین می شود، ولی لازم به تذكر است كه همه این رفتارها و جلوه های بلوغ، بی فایده و بدون دلیل نیستند.

فلسفه وجودی جلوه های بلوغ 
جلوه های توفانی نوجوانی یا مظاهر تب بلوغ به طور كلی بیماری آسان یا بیهوده و بی فلسفه نیستند. برای مثال:
اگر نوجوان از مقررات اطاعت نمی كند و از فرمانبرداری خوشش نمی آید، به این دلیل است كه حس استقلال طلبی در او رو به رشد است .
اگر عیب جویی می كند و خرده گیر است، به این دلیل است كه حس داوری و نیروی ارزشیابی و تشخیص در او رو به تكامل نهاده است.
قهرمان پرستی و مد دوستی نوجوان در نتیجه نیاز او به نمونه و الگو برای انتخاب بهترین رفتار، شكل و قیافه، طرز حرف زدن، شیوه لباس پوشیدن و خوب جلوه كردن است.
وسواس و تردیدش به دلیل نداشتن تجربه، عدم مهارت كافی و عدم آشنایی با معیارهای مطمئن در تشخیص درست از نادرست است.
بی قراری، بی حوصلگی، پرسه زدن و وقت گذرانی نوجوان نشانه روح ناآرام، بی تجربگی و ناآگاهی نسبت به هدف زندگی است كه نوجوان را بلا تكلیف و سرگردان می سازد. برای رسیدن به خواستهای ناشدنی شتاب دارد؛ برای رسیدن به تمایلات شدنی هم كه نیازمند صبر و تحمل رنج و زمان بیشتری است عجول است. همه این ها نوجوان را خسته و مأیوس و بی حوصله می سازند.
در رویاسازی هایش جهان بینی، آینده نگری و آرمان وی نهفته است. برای شناسایی آینده نامعلوم و تنظیم برنامه ریزی دلخواه و سازنده در تلاش است و در پی كمال مطلوب می باشد.
خاطره نویسی ها و یادبود نگاری های نوجوانان و ورزش های تند و حركات هیجانی آن ها عموماً مفری هستند برای صرف هیجانهای شدید عاطفی و روشی است برای خروج انرژی متراكم و مصرف ناشده و لبریز، و وسیله ای است برای تسكین تأثرات شدید روحی و به دست آوردن آرامش.
به هم خوردن كار نظام عصبی، غدد داخلی و هورمون ها سبب گرسنگی نامرتب در وی می شود و این امر بیشتر یك مسئله فیزیولو‍ژیكی است تا تربیتی بنابراین هیچ جلوه ای نوجوانی بی معنی، بی هدف و بیهوده نیست و اگر بزرگسالان را دچار خشم و ناراحتی می كند، دلیلش عدم آشنایی آنان با فلسفه وجودی این گونه رفتارهای نوجوان است؛ در حالی كه بسیاری از این رفتارها نیازمند عكس العمل پسندیده و مناسب از سوی والدین می باشد. عكس العمل بجا و یا نابجای والدین در شخصیت و منش نوجوان اثر می گذارد و آن را بهبود می بخشد یا ویران میكند.

حرف آخر :
اگر علل وجودی جلوه های بلوغ را به درستی بشناسید و آن ها را به نوجوان بشناسانید، هیچ گاه در برقراری ارتباط، رهبری و ارشاد او دچار اشكال نخواهید شد و خواهید دید كه زندگی با یك نوجوان نه تنها مشكل نیست، بلكه بسیار خوشایند و لذت بخش نیز خواهد بود.

منابع و مآخذ:
۱ – مجله دانشكده ، سال اول شماره ۱ سال ۱۳۵۱
۲- علی اكبر شعاری نژاد، روان شناسی نوجوان ۱۳۵۱
۳- گروه نویسندگان، روانشناسی رشد/ ترجمه نور الله رحمانیان ۱۳۶۴
۴- رفتار با نوجوان، زهرا معتمدی ۱۳۷۲

1 نظر

  1. حسنحسنsays:

    چرا دیگ مطلب نمیزارید؟